A V I S T A

 
 



یک شنبه 2 تير 1392برچسب:, |

 
 



یک شنبه 2 تير 1392برچسب:, |

. . . . . . . . . .

 

عکسهای عاشقانه و هنری زیبا - WwW.Pic.UploadTak.CoM

عکسهای عاشقانه و هنری زیبا

عکسهای عاشقانه و هنری زیبا - WwW.Pic.UploadTak.CoM




ادامه مطلب
جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, |

 

 

 

 



جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, |


عسل بدیعی متولد سال ۱۳۵۶ در تهران بود. او فارغ التحصیل رشته علوم تغذیه

از دانشگاه آزاد بود و در سال ۱۳۷۵ وارد عرصه سینما شد و با فیلم بودن یا

نبودن وارد عرصه حرفه ای سینما شد و با فیلم دستهای آلوده سیروس الوند

در سینما معروف شد.همسر سابق او ابولفضل پورعرب بود. او در ۱۲ فروردین

سال ۱۳۹۲ در بیمارستان لقمان تهران به دلیل مشکل قلبی ناشی از

دشواریهای تنفسی دچار مرگ مغزی شد و اعضای بدنش به نیازمندان اهدا

.گردید

*******************************************************

 

تا لود شدن همه ی تصاویر شکیبا باشید

در صورت باز نشدن عکس ها بر روی عکس مورد نظر راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را بزنید .دقت داشته باشید که تصاویر در سایز کوچکتر قرار گرفته اند , برای مشاهده سایز اصلی تصاویر و ذخیره روی کامپیوتر از Save Target As مرورگر خود استفاده کنید.

. . . . . . . . . .

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی

 

 

 

عسل بدیعی



جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, |

اخرین جمله

سال گذشته شوهر کارل در یک حادثه‌ی رانندگی کشته شد. جیم که ۵۷ سال داشت داشت در فاصله‌ی میان منزل تا محل کارش در حال رانندگی و راننده‌ی دیگر یک جوان مست بود. در این حادثه، جیم در دم جان باخت و جوان مست ظرف کمتر از دو ساعت از بیمارستان مرخص شد. نکته‌ی ظریف اینجا بود که آن روز، روز تولد پنجاه سالگی کارل بود و در جیب جیم دو بلیط هواپیما به مقصد هاوایی پیدا شد. گویا جیم قصد داشته همسرش را غافل‌گیر کند که اجل مهلتش نداد و به دست راننده‌ای مست کشته شد.

 

یک سال بعد بالاخره از کارل پرسیدم: “چطور توانستی تاب بیاوری؟”
چشمان کارل پر از اشک شد، فکر کردم حرف بدی زده‌ام، اما او به آرامی دست مرا گرفت و گفت: “اشکالی ندارد، می‌خواهم چیزی به تو بگویم، روزی که با جیم ازدواج کردم به او قول دادم هیچ وقت نگذارم بدون آنکه بگویم دوستت دارم از منزل خارج شود، او هم همین قول را به من داد. این قول و قرار برای ما به شوخی و خنده تبدیل شد. با اضافه شدن بچه‌ها به جمع‌مان بر سر قول ماندن کار دشواری بود. یادم می‌آید وقتی عصبانی بودم به طرف اتومبیل می‌دویدم و از میان دندان‌های کلید شده‌ام می‌گفتم: “دوستت دارم” یا به دفتر کارش می‌رفتم تا به او یادآوری کنم. این کار یک جور مبارزه‌جویی خنده‌دار بود.
در تمام طول زندگی زناشویی‌مان خاطرات بسیاری را به وجود آوردیم تا سعی کنیم پیش از ظهر به هم بگوییم دوستت دارم!
صبح روزی که جیم مُرد، صدای روشن شدن موتور اتومبیل را شنیدم. از ذهنم گذشت که: اوه، نه! تو این کار را نمی‌کنی مردک! و بیرون دویدم و به پنجره‌ی اتومبیل مشت کوبیدم و گفتم: “آقای جیمز ای‌کارت، من، کارل کارت، این جا در روز تولد پنجاه سالگی‌ام، می‌خواهم رکورد گفتن «دوستت دارم» را بشکنم!”
این است که می‌توانم زنده بمانم، چون آخرین جمله‌ای که به جیم گفتم این بود: “دوستت دارم”

 

آخرین جمله




ادامه مطلب
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, |

تصاویر عاشقانه ی زیبا با کیفیت بالا




ادامه مطلب
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, |


پیش هیچ آدمی به اعتراف مکن

آدم ها ندارند...!

ژست برایت میگیرند. 

 

 

  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  

 




ادامه مطلب
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, |

 

از روزی که نامتـــ

ملکه ی ذهنمـــ شد،

احساســ می کنمــ جمجمه امـــ

با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستـــ...

 

aacha35wodvaxrgpwcc.jpg

 

 

اومدي شبيه بارون دله من خسته خاكه
 

واسه اون نم نمه چشمات ، نميدوني چه هلاكه

نمي دوني ، نميدوني واسه من چقدر عزيزي
 

شايدم مي دوني اما منو باز به هم ميريزي

نمي دونم چي رازيه كه تو چشمات خونه كرده

هر چي هست اونقدر قشنگه كه منو ديوونه كرده

 

 

 

v67clajdndn5smz3a18r.jpg

 

 

 

قطار می رود....تو می روی..... تمام ایستگاه می رود............
و من چقدر ساده ام که سالهای سال ،در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!!

 

 

 

makohblpsml8my6ou5fq.jpg

 

 

 

 

مثل کشیدن کبریت در باد
دیدنت دشوار است


من که به معجزه ی عشق ایمان دارم
می کشم
آخرین دانه ی کبریتم را در باد

هر چه بــــــادا بــــــــــاد!

 

 

ifygxck0uctni119bhdy.jpg

 

 

 

دفتری بود که گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
که اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
نازنیم ای یار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترین انسانم�
ولی افسوس
مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!

 

 

1nxauoxsyyh83y6qy40s.jpg

 

 

 

خواستن ،همیشه توانستن نیست
گاهی فقط،
داغ بزرگی است
که تا ابد بر دلت می ماند

 

 

rch5rrtfog4xw8r04wy.jpg

 

 

رفت و آمد ،

 

رفت و آمد ،

 

اینقدر رفت و آمد

که از یاد برد ، چیزی به نام ماندن هم وجود دارد!

 

 

06v4q4ritcp03x7keab.jpg

 

 

يادته زير گنبد کبود تو بودي و کلي آدماي حسود؟
تقصير همون حسوداست که حالا
هستي ما شده يکي بود يکي نبود...

 

 

muwft6qxicrsutdsawn.jpg

 

 

 

 

کاش همیشه در کودکی می ماندیم
تا به جای دلهایمان
سر زانوهایمان زخمی میشد!...

 

 

ji43f8uzln5s1kfr868u.jpg

 

 

 

چه تقدیر بدیست !

 

من اینجا بی تو می سازم


و تو، آنجا با او می سازی...!!!

 

c6rs1awq9g5eixmxtln7.jpg

 

 

 

وقتی که نیستی

بادیدن هر صحنه عاشقانه ای

احساس یک پرانتز را دارم

که همه ی اتفاقات خوب خارج از آن می افتد

 

 

arg7fywzoa499vgbzdyk.jpg

 

 

مرا به ذهنت نه�. به دلت بسپار�.

من ازگم شدن درجاهای شلوغ

...میترسم ...

 

 

x8rg78y22y27krowe8hr.jpg

 

 

 

برگـَـــرد..

یادتـــــ ــ ـ را جا گذاشتــــ ـــ ـی..


نمی خواهم عُــمری به این امید باشَـــ ـــ ـم

که برای بُردنَش بر می گردی ..

 

 

 

jbaymzn47yho1y1yyw.jpg

 


 



پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, |